خواهرانه همراه کمی حس حسادت
یکی از روزها طبق معمول دوربین رو به پرنیا دادم تا عکسهایی که توی مهد از پانیا گرفته بودم رو ببینه ناگهن با یک حالتی که سرشار از حسادت گفت مامانی چرا از من عکس نمی گیری که من هم بدون هیچ مکثی جواب دادم عزیزم چرا نمی گیرم بیا تا از شماه وخواهریت باهم عکس بگیریم که متاسفانه ژانیا خانوم خیلی همکاری نکرد ولی باز عکسها بد نشد ...
نویسنده :
مامان سولماز
23:10